اعتلای توحید (قرآن)از آیات قرآن چنین برداشت میشود که خداوند امداد و نصرت خاصش را نصیب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نمود وآن را عامل اعتلای توحید قرارداد. . ۱ - عامل اعتلای توحیدالا تنصروه فقد نصره الله اذ اخرجه الذین کفروا ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصـحبه لا تحزن ان الله معنا فانزل الله سکینته علیه وایده بجنود لم تروها وجعل کلمة الذین کفروا السفلی وکلمة الله هی العلیا.. اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد (و در مشکلترین ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام که کافران او را (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود (و یک نفر بیشتر همراه نداشت) در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: «غم مخور، خدا با ماست! » در این موقع، خداوند سکینه (و آرامش) خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمیکردید، او را تقویت نمود و گفتار (و هدف) کافران را پایین قرار داد، (و آنها را با شکست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آیین او)، بالا (و پیروز) است و خداوند عزیز و حکیم است! بردادشت یاد شده بنا بر تفسیر بعضی از مفسرین است که منظور از" کلمه کفار" را کفر و شرک و منظور از" کلمة الله" را توحید و ایمان دانستهاند ۱.۱ - دیدگاه علامه طباطباییمراد از" کلمة الذین کفروا" و" کلمة الله" در آیه شریفه منظور از" کلمه" در جمله" و جعل کلمة الذین کفروا السفلی " همان رایی است که از مجلس شورای معروف به دار الندوه گذرانیده، برای اجراء آن و کشتن آن جناب و خاموش کردن نور دعوت حقه اش دامن به کمر زدند. و منظور از" کلمه" در جمله" و کلمة الله هی العلیا" آن وعدهای است که خداوند به رسول گرامی اش داده بود که دین او را یاری نموده بر همه ادیان غلبه میدهد. چون آیه شریفه" فقد نصره الله اذ اخرجه الذین کفروا" مضمونش همان مضمونی است که آیه" و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکر الله و الله خیر الماکرین" «۳» آن را افاده میکند. ذیل آیه هم که میفرماید: خداوند کلمه ایشان را باطل و کلمه الهیه را احقاق میکند قطعا مربوط به همان صدر آیه یعنی داستان اخراج، و یا به عبارتی اضطرار بخروج از مکه است. و امری که آن جناب را مضطر و ناگزیر کرد به اینکه از مکه بیرون رود و خدا آن امر را باطل ساخت، آن رایی است که در دار الندوه گذرانیدند، و آن تصمیم بر قتل آن جناب بود. پس کلمهای که خدا باطلش کرد و آن را مغلوب نمود همین تصمیم قریش بود. و در مقابل، آن کلمه الهی را که احقاق نمود، همان نصرت آن جناب و پیشبرد دین او بود. این را گفتیم تا به خوبی معلوم شود اینکه بعضی از مفسرین منظور از" کلمه کفار" را کفر و شرک و منظور از" کلمة الله" را توحید و ایمان دانستهاند صحیح نیست، زیرا هر چند کفر و شرک کلمه کفار و توحید کلمة الله هست، اما لازمه آن این است که منظور از کلمه کفار و کلمة الله همه جا و حتی در جایی که قرینه بر خلاف هم باشد این دو معنا است. ۲ - پانویس
۳ - منبعروش فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اعتلای توحید (قرآن)» ردههای این صفحه : توحید | موضوعات قرآنی
|